تعدادی شعر قدیمی

چه دختری

چه دختری چه چیزی
دست میکنه تو دیزی
گوشتاشو درمیاره
نخوداشو جا میذاره
دیزی که گوشتن داره
باباش خبر نداره

باغ در شکسته

رفتم در باغ شکسته
دیدم حسنی اونجا نشسته
گفتم حسنی حالت چطوره ؟
گفت هیچی نگو دلم شکسته

کلاغه میگه

کلاغه میگه قار قار
سفره قلمکار کار
پنیر میخوام بار بار
بابات میره سر کار
نچ حالا زوده ، نچ حالا زوده

قورباغه میگه

قورباغه میگه : قر و قر و قر
آب میاد سرم شر و شر وشر
حالا میشم قد شتر
فیس میکنم باد میکنم
می ترکه بادش در میره
همه ی فیساش هدر میره

در کجایی ؟

آقا لک لک
در کجایی ؟
در بلندی
چی میخوری ؟
نون قندی
مال من کو ؟
گربه برده
اگه گربه رو ببینم
سر دمبش ر میچینم

                                            بارون میاد

میاد جر جر
پشت خونه هاجر
هاجر عروسی داره
دمب خروسی داره